مرجع خبری رئال مادرید : خوزه مورینیو ، مربی رئال مادرید ، در مصاحبه با روزنامه ترکیه ای "حریت " ، به بررسی مسائل شخصی خود پرداخته است و در مورد کاراکترش صحبت هایی انجام داده است .

پدرتان مربی بود ، این روی شما هم تاثیر گذاشت ؟
فوتبال ، تقدیر من بوده است . همیشه در زندگی من وجود داشته است . به طور مثال ، وقتی متولد شدم ، پدرم در زمین فوتبال بود و وقتی دخترم متولد شد ، من در زمین فوتبال بودم . فوتبال برایم خیلی مهم است .

همسرتان از این قضیه خیلی عصبانی است ؟
نه ! چرا نسبت به این قضیه واکنش نشان دهد ؟!

شما را به عنوان یک پدر تحسین می کند؟
بله ، درست است . مرا به عنوان یک پدر دوست دارد ، نه یک فوتبالی .

متولد شدن در پرتغال با کشوری دیگر چه فرقی دارد ؟
فرقی ندارد . پرتغال آرام است . کشور ما ، یک انقلاب بدون خونریزی کرد و صاحب دموکراسی شد .

والدین شما ثروتمند بودند ؟
مثل ثروتمندهای امروزی نبودیم اما مشکل مالی هم نداشتیم . همان درسی را خواندم که می خواستم و توانستم سفرهایی در سرتاسر دنیا داشته باشم . یک بچه دیگر چه می تواند بخواهد .

وقتی فهمیدید که نمی توانید فوتبالیست بزرگی شوید ، خیلی نا امید شدید ؟
بله ، طبیعی بود . هیچ قانونی نیست که شما را به همه جنبه های زندگیتان برساند . وقتی که 14 ، 15 ساله بودم ، در فوتبال خوب بودم اما سپس به دانشگاه رفتم و دو انتخاب داشتم : یک مربی شوم یا یک مربی خوب . گزینه دوم را انتخاب کردم .

بسیاری از مردم شما را یک اسطوره ی کاریزماتیک می دانند .
برای من ، زیاد صفات قابل توجه نیستند اما دوست دارم که مردم از من خوب بگویند .

احساس فشار هم در مورد کارتان می کنید ؟
نه . اطرافیانم می دانند که کار پر استرسی دارم . در چنین کاری همیشه فشار هست .

شما صمیمی هستید یا مغرور ؟
خودتان چه فکر می کنید ؟ من صمیمی هستم ، به خصوص با بچه ها .

زن ها هم علاقه خاصی به شما دارند ...
اغراق می کنید .

به جامهای زیادی رسیده اید . اهداف آینده تان چیست ؟
دوست دارم سومین چمپیونزلیگم را به سومین تیمم ببرم تا نامم در تاریخ فوتبال جاودانه شود . خواهم توانست .

در ماه سپتامبر و در بازی برگشت سوپرکاپ ، انگشت توی چشم تیتو ویلانوا ، دستیار گواردیولا کردید . شایستگی این کار را داشت ؟
فوتبال به معنی هیجان است و گاهی اوقات این اتفاق پیش می آید . آن اتفاق ، پیامد اتفاقات دیگری بود و تحریک هایی که انجام شد . درست است که اشتباه کردم ، اما این کارم غریزی بود .

مربیگری تیمی پر ستاره نظیر رئال مادرید سخت است ؟
نه ، نیست .

برایشان همچون بت هستید ؟
نه . اما این که به من احترام می گذارند یا نه باید بگویم که آن ها خودشان را اسطوره های فوتبال می دانند و به من نگاه می کنند و می بینند که من هم یک اسطوره فوتبال هستم . من هم درست مثل آنها هستم . اگر خودت این گونه نباشی ، مدیریت کردن چنین رختکنی مشکل می شود . از نظر شرایط ، تفاوتی بین من و آنها وجود ندارد .

نظرات در مورد بازیکنان ترکیه ای که در تیمتان دارید چیست ؟
من به ملیت بازیکنانم توجهی ندارم چرا که خودشان آن را انتخاب نمی کنند . من ترک ها را دوست دارم . اوزیل ، شاهین و ... در تیمم هستند که تلفیقی از آلمان و ترکیه هستند . با این که ترک هستند اما دیسیپلین ترکیه ای دارند و به کارشان احترام می گذارند . خلاق و با هیجان هستند .

همسرتان برای دیدن بازیهایتان می آید ؟
نه ، فوتبال دوست ندارد . با خوزه ازدواج کرده است ، نه مورینیو .